ای چهرهٔ زیبای تو رشک بتان آذری هر چند وصفت میکنم در حسن از آن زیباتری هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر حوری ندانم ای پسر فرزند آدم یا پری؟ آفاق را گردیدهام مهر بتان ورزیدهام بسیار خوبان دیدهام اما تو چیز دیگری ای راحت و آرام جان با روی چون سرو روان زینسان مرو دامنکشان کارام جانم میبری عزم تماشا کردهای آهنگ صحرا کردهای جان ودل ما بردهای اینست رسم دلبری عالم همه یغمای تو خلقی همه شیدای تو آن نرگس رعنای تو آورده کیش کافری خسرو غریبست و گدا افتاده خوشا به بخت بلندم که در کنار منی
بسیار خوبان دیدهام اما تو چیز دیگری
دلی که پیش تو ره یافت باز پس نرود
تو ,ای ,کردهای ,دیدهام ,خوبان ,جان ,تو چیز ,اما تو ,دیدهام اما ,خوبان دیدهام ,چیز دیگری ,بسیار خوبان دیدهام
درباره این سایت